شوخی کن ولی نیش نزن / شوخی یا بیان دلخوری ها ؟
وقتی که اشخاص پس از عنوان کردن مطلبی در خاتمه می گویند که" شوخی می کنم"، باید این اعتبار را بسیار جدی تلقی کرده و پیرامونش اندیشه کرد، زیرا اشخاص با استفاده از این عبارت مطالب خویش را پوشش داده و نا برخورنده جلوه می دهند.
شوخی صورت های مختلفی دارد: از جمله این اشکال می توان به شوخی های کنایه آمیز، ظریف، مغرضانه و بدون نظری خاص اشاره کرد.
این مسأله می تواند مردم را به یکدیگر نزدیک کرده و یا اینکه فاصله ی آن ها را حفظ نماید. اگر چه کتاب های مختلفی در صدد تعریف این مسأله و اشکال آن برآمده اند، لیکن هنوز هم کارشناسان در این خصوص به تعاریف یکسان و یک دستی نایل نشده اند.
باری، مهم این است که فرد توان تشخیص اشکال مرسوم و متداول این امر را در گفتگو ها و محاورات داشته باشد. این وسیله سلاح بسیار کارآمدی است و برخی از اشخاص از این حربه به منظور پرخاشگری، حمله و تحقیر استفاده می کنند.
این مسأله می تواند با خنثی کردن انتقاداتی که متوجه شخص است جهت آنها را منحرف سازد.
به علاوه، از این حربه برای سرپوش گذاشتن و لاپوشانی نیز استفاده می شود. گذشته از این ها، برخی از اشخاص از این شیوه برای حفاظت و مراقبت از خود بهره مند می شوند.
برای مثال، زنی که قد بلند و لاغر است، پیشاپیش پیرامون این ویژگی متوسل به شوخی می شود تا اطرافیان را خلع سلاح کرده و بدین وسیله احساس راحتی خاطر نماید.
در هر شکل، متوجه جنبه انتقادی شوخی باشید. مثلا، چنانچه کارفرمایی روی خود را متوجه کارمند دیر رسیده اش کند و بگوید: خوشحالم که بالاخره توانستید به جمع ما ملحق شوید، شنونده باید شوخی هایی از این دست را کاملا جدی بگیرد، چون تعابیر مختلف این جمله کاملا نمایان است، به ویژه اگر با آهنگ خاصی همراه باشد.
همینطور وقتی که اشخاص پس از عنوان کردن مطلبی در خاتمه می گویند که” شوخی می کنم”، باید این اعتبار را بسیار جدی تلقی کرده و پیرامونش اندیشه کرد، زیرا اشخاص با استفاده از این عبارت مطالب خویش را پوشش داده و نا برخورنده جلوه می دهند.
چنانچه یک شوخی از مشخصات زیر برخوردار باشد، در می یابیم که شوخی جدی نبوده و استفاده کننده قصد انتقاد و حمله را در سر نداشته است.
آیا از شوخی برای جهت دهی دو باره به گفتگو استفاده می شود؟ آیا هدف شخص این بوده است که از پیگیری موضوع خاصی خلاصی یابد؟ آیا شوخی مرتبط با مطلب جدی است؟ آیا از شوخی برای پرهیز از رویارویی استفاده می شود؟ آیا شوخی شخص همراه با نشانه های عطوفت آمیز و رقت قلب است و فرد بدین واسطه همراهی و همدلی و درک خود را نشان می دهد؟
آیا شوخی سرپوشی برای حالاتی چون ترس، سرخوردگی، حسادت و احساس خشم است؟ آیا شوخی می تواند معنا و مفهوم تازه ای به جریان بحث و گفتگو ببخشد؟
اشخاصی که از موقعیت زندگی خود راضی هستند و نسبت به موقعیت مادی و اجتماعی خود رضایت خاطر دارند، از شوخی به عنوان چاشنی و مزه ی گفتگو استفاده می کنند. چنین اشخاصی معمولا از شوخی اغراض خاصی را دنبال نمی کنند. در هر صورت، با ارزیابی کردن دقیق اشکال شوخی می توانید از اهداف و اغراض ناپیدای اشخاص استفاده کننده از این زبان و وسیله آگاه شده و بدین واسطه بهتر به شخصیت فرد برسید.
قواعد شوخی در زندگی مشترک
وقتی دو نفر با هم آشنا می شوند، اوایل رابطه، فاصله هایی با هم دارند که ناشی از خجالت، رودربایستی و عدم شناخت یکدیگر و نبود صمیمیت است؛ اما هر چه این ارتباط پیش می رود، فاصله کمتر می شود و بعد از ازدواج می توان گفت فاصله کاملا از بین می رود و زن و شوهر به هم نزدیک می شوند.
حاصل از بین رفتن فاصله ها صمیمیت است؛ یعنی همسران با هم صمیمی می شوند و از هم خجالت نمی کشند.
شوخی حالتی است که در صمیمیت پیش می آید. شوخی حالتی مثبت در ذهن است و موقعی ایجاد می شود که فردی، موضوعی ناهمخوان، غیرمنتظره یا سرگرم کننده را بگوید یا انجام بدهد یا موقعیتی با همین توصیف برای کسی اتفاق بیفتد که دیگران را بخنداند.
اما در زندگی مشترک همیشه شوخی باعث خنده نمی شود. گاهی شوخ طبعی زیاد باعث دلخوری می شود. وجود شوخی در زندگی مشترک لازم است و نبود آن و خشکی رفتار همسران با هم می تواند مشکل ساز شود. در ادامه به نکات بیشتر و دقیق تری راجع به شوخ طبعی همسران اشاره می کنیم.
شخصیت های شوخ طبع
شوخ طبعی خصلتی است که بعضی افراد از آن برخوردارند. افراد شوخ طبع معمولا از خنداندن دیگران لذت می برند. این افراد زیاد می خندند و اهل لطیفه گفتن و تعریف کردن خاطرات خنده دار هستند و اتفاقات را از دید طنز می نگرند.
در میان این افراد، کسانی هستند که زندگی را نیز شوخی می گیرند و هیچ اتفاقی نمی تواند آنها را ناراحت کند و در واقع در شوخی کردن و به شوخی گرفتن مسائل افراط می کنند. معمولا همسران این دسته آنها را بی مسوولیت می دانند؛ چون هیچ وقت نگران مشکلات و اتفاقات نیستند و همسرشان مجبور است به جای آنها هم نگران باشد.
همسران کسانی که زندگی را شوخی می گیرند و در مسائل مهم زندگی جدیت ندارند، به مرور عصبی و پرخاشگر می شوند و دیگر شخصیت همسران شوخ طبع شان برایشان جذاب نیست و گاهی عذاب آور هم هست. این افراد باید به یاد داشته باشند که زندگی را باید جدی گرفت و در قبال آن احساس مسوولیت کرد.
افراد شوخ طبع چون می توانند استرس و اضطراب را براحتی از خود دور کنند، با کمی تغییر در رفتارشان می توانند به همسرشان آرامش دهند نه این که با شوخی گرفتن همه چیز او را عصبی کنند. این افراد می توانند از آرامش شان در جهت مثبت استفاده کنند.
در مورد شوخی و بذله باید مراقب بود که در آن، فرد خاصی هدف قرار نگیرد؛ بلکه موقعیت ها بهانه اصلی شوخی و بذله باشند.
دسته ای دیگر از افراد شوخ طبع، کسانی هستند که همه چیز را مسخره می کنند و مسخره کردن را با شوخی اشتباه می گیرند. همسران این افراد اعتماد به نفس خود را از دست می دهند؛ چون دائما در حال مسخره شدن هستند. این افراد از اشتباهات لغوی تا زمین خوردن یا نقاط ضعف افراد نمی گذرند و آنها را به سخره می گیرند.
آنها متوجه این موضوع نیستند که همسرانشان دلشکسته و غمگین می شوند. آنها باید یاد بگیرند که مسخره کردن دیگران را می رنجاند و خنداندن دیگران به قیمت آزار رساندن به کس دیگری اصلا کار درستی نیست.
در مورد شوخی و بذله باید مراقب بود که در آن، فرد خاصی هدف قرار نگیرد؛ بلکه موقعیت ها بهانه اصلی شوخی و بذله باشند. توجه کنید که مضحکه قرار دادن یک نفر در جمع، جنبه طنز ندارد و حتی شوخی هم نیست. فقط می توان آن را تظاهر مستقیم پرخاشگری دانست. این کار موجب افزایش تنش در جمع و کاهش سطح بهداشت روانی می شود و در همسران باعث از بین رفتن دوستی و محبت بین آنها خواهد شد.
دسته ای دیگر از افراد شوخ طبع، کسانی هستند که در عین شوخ طبعی با مسوولیت و جدی اند و به دیگران و بخصوص همسرشان احترام می گذارند و مواظبند با شوخی، کسی را ناراحت نکنند. این افراد با شوخ طبعی خود به دیگران آرامش می دهند و باعث می شوند دیگران در کنار آنها شاد باشند.
حال فرض کنید یک فرد بسیار جدی با شخصی ازدواج کند که همه چیز را به شوخی می گیرد و به هیچ چیز زندگی اهمیت زیادی نمی دهد. شخصیت های متضاد، ابتدای کار برای هم جذابند؛ اما وقتی وارد زندگی می شوند، این تفاوت های آشکار باعث ایجاد مشکلات در زندگی می شود. فرد جدی می خواهد توجه همسرش را بر مسائل زندگی متمرکز و با همکاری جدی او مشکلات را حل کند؛ اما همسرش می خواهد او سختگیر نباشد و همه چیز را اینقدر جدی نگیرد. این همه فاصله در اختلاف عقیده مشکل ساز است، مگر این که هر دو طرف از این همه جدیت یا این همه شوخ طبعی دست بردارند و به تعادل برسند.
شوخی یا بیان دلخوری ها ؟
بعضی افراد برای این که اعتراض ها و ناراحتی های خود را بیان کنند، از راه شوخی وارد می شوند و با جمله های کنایه آمیز حرف خود را می زنند. این کار تا جایی که به بی احترامی و مسخره کردن نینجامد، اشکالی ندارد.
شما باید در رفتار همسرتان دقت کنید و از شوخی های او متوجه منظورش بشوید، اما این دقت نباید تبدیل به یک وسواس شود، طوری که هر شوخی را به منظور ناراحتی برداشت کنید. کسی که دلخوری هایش را با شوخی بیان می کند، شاید در گفتن مستقیم آن دچار مشکل است و شاید هم دوست ندارد راجع به این موضوع بحث کند.
او فقط می خواهد ناراحتی اش را بیان کند. یادتان باشد که شما باید آنقدر با همسرتان دوست باشید که بتوانید براحتی ناراحتی های خود را به او بگویید و همسرتان نیز با شما این گونه باشد. پس از کنایه زدن بپرهیزید؛ اما بیان دلخوری ها برای زمانی که نمی توان براحتی حرف دل را زد، می تواند یک راه باشد که البته نباید در آن افراط کرد.
شوخی کردن نشان از قدرت طلبی انسان است!
محققان آلمانی در بررسیهای خود متوجه شدند شوخی کردن نشان از قدرتطلبی انسان دارد و زمانی که یک نفر در یک جمع شوخی میکند در حقیقت اعلام میکند که نسبت به دیگران از لحاظ اجتماعی و قدرتی در رده بالاتری قرار دارد و نسبت به دیگران برتری دارد.
هلگا کوتوف از دانشگاه فرایبورگ در این باره می گوید: در صورتی که فردی توانایی خنداندن دیگران را داشته باشد در حقیقت دارای سطحی از قدرت کنترل دیگران میشود. این روش گاهی توسط افراد پیشرو و سلطهگر به کار گرفته میشود تا آنها به این طریق نشان دهند مسئولیت اصلی در دست آنهاست و آنها هستند که دارای قدرت تصمیمگیری و مدیریت هستند.
وی ادامه می دهد: افرادی که خود را از نظر قدرت بالاتر میبینند معمولاً راحتتر اقدام به خنداندن دیگران میکنند. این افراد قدرت تهاجم و سلطهگری بیشتری هستند و دقیقا به همین دلیل است که آنها در بسیاری از مواقع به خود اجازه میدهند دیگران را مسخره کنند و باعث خنده بقیه افراد شوند.
شوخی کردن و خنداندن دیگران نشان میدهد شما توانایی اداره کردن و مدیریت دارید و میتوانید کنترل وضعیتهای گوناگون را به عهده بگیرید. دقیقا به همین دلیل است که بسیاری از زنان در دهه 60 از شوخی کردن و خنداندن دیگران سرباز میزدند زیرا به این طریق آنها به طور ناخودآگاه اعلام میکردند که توانایی مدیریت وضعیت را دارند در حالی که بسیاری از آنها این توانایی را در خود نمیدیدند.
در حقیقت در گروههای دوستان و آشنایان معمولاً افرادی دست به شوخی کردن و خنداندن دیگران میزنند که در خود قدرت مدیریت را میبینند و میتوانند کنترل افراد زیر دست خود را در دست بگیرند. دقیقا به همین دلیل است که بسیاری از افراد کمرو و افرادی که بیشتر تمایل به تبعیت از دستورات افراد دیگر را دارند، معمولاً در بین دوستان خود زیاد حرف نمیزنند و خیلی به ندرت با دوستان خود شوخی میکنند.
هلگا در این خصوص می گوید: بر خلاف تصور بسیاری که شوخی کردن و خنداندن را نشانهای از برخورد خوش و دوستانه میدانند، این حالت در بیشتر مواقع نشانه تهاجم و سلطهجویی است. تا دهه 60 بسیاری از افراد تمایل به شوخی کردن و خوشمشربی نداشتند. اما امروزه حتی زنان تمایل زیادی برای بیان کردن لطیفه در میان دوستان خود دارند.
تفاوت بین قابلیتهای خنداندن بین مردان و زنان معمولاً از سنین بسیار پایین آغاز میشود. تحقیقات نشان میدهد پسرها از سنین 4 یا 5 سالگی شروع به گفتن لطیفه میکنند، این درحالی است که دختران بیشتر تمایل دارند به این لطیفهها بخندند و تلاش چندانی برای خنداندن دیگران نمیکنند.
اما در سنین بالاتر زنان به تدریج تمایل دارند بیشتر از حد معمول شوخی کنند. شاید آنها به این وسیله میخواهند ابراز وجود کنند و کمی در میان جمع دوستان خود قدرتطلبی کنند.
هلگا در این باره می گوید: شوخی کردن حس پیچیدهای است که ممکن است هم باعث نزدیکی ارتباطات و هم باعث آزار دیگران و حتی کاهش روابط بین آنها شود.
تحقیقات نشان میدهد معمولاً زنان از شوخی کردن برای افزایش و بهبود ارتباطات اجتماعی خود استفاده میکنند در حالی که مردان از شوخی کردن برای پوشاندن ناکامیها و ضعفهای خود استفاده میکنند.
اما بررسیها ی دیگری نشان میدهد هر دو جنس از این ابزار برای کنترل کردن دیگران و تحکیم قدرت مدیریت و رهبری خود بهره میگیرند. برای مثال پزشکان از شوخی کردن برای آسوده کردن و آرامش بخشیدن به بیماران خود بهره میگیرند اما در عین حال با این کار آنها را ساکت میکنند. برای مثال در صورتی که یک بیمار اطلاعات پزشکی زیادی داشته باشد و به این ترتیب پزشک حرفهای گری خود را تحت خطر میببیند سعی میکند با شوخی کردن برای در دست گرفتن کنترل در این وضعیت خاص استفاده کند.
بر اساس تحقیقات صورت گرفته؛ پرستاران بعضی از مواقع در مورد بیماران خود شوخی میکنند، اما درست در زمانی که پزشک بیماران که به نوعی بر پرستاران برتری قدرتی دارد حاضر میشود از انجام این کار خودداری میکنند.
حتی این پرستاران زمانی که فردی با موقعیت بالاتری در جمع آنها حضور دارد و یکی از اعضای گروه آنها اقدام به شوخی کردن میکند سعی میکنند شوخی او را نادیده بگیرند و نسبت به آن عکسالعمل نشان ندهند. همین موضوع نشان میدهد شوخی کردن در مشخص کردن ردهبندی قدرت در یک جمع نقش مهمی بازی میکند.